صدای پای محرم!
محرم، عاشقانت گوش ب زنگ صدای توأند و کربلا دارالشفای دلهای داغ داری است که عمری درعطش تبسم لبهای خشکیده ماتم گرفته اند .
آری، تو دوباره آمدی با تو محرم وهمه جا کربلا.
آمدی تا دوباره پرچم مظلومیت نامدارانت در عرش وفرش به اهتزاز در آید ، که سنت گریستن بر مصیبت تو ، آغازگر قرن ها عزاداری است .
آغازی که از قندانه امام حسین(علیه السلام) وبا اشکهای رسول الله(صلی الله علیه وآله) تبرک گرفته است.
محرم، مقتل وطواف سرخت، بیرق هرچه جهاد وفریاد آزادگی یاران آزاده ات در گوش عالم است.
کربلا مسلخ عشق وتو یادآور لبهای خشکیده ای وحسین قامت ایمان که سرهای وداع را بر زانو می نشاند.
کربلا وعده گاه برگزیدگان خداست .
محرم! تو معنای همان لحظه ای که زبان مرثیه شعله می گیرد تا داغ پفرزند زهرا(علیها السلام) را با اشک ناله زند.
باز هم تو محرم! باز ندای آمدن توست وصدای گامهای حسرتی که تا روز حادثه بر قلبها می تازد.
اندوه وسکوت غمبارت ، نهیب دردهای پیچیده در دشت، باز هم گامهای عشاق را به این مذبح عشق می کشاند تا نظاره گر ایمان راستین اهل بیت در اوج نامردی های ایام باشند.
بازهم محرم ….. باز هم محرم
وجیهه اسماعیلی، دانش آموخته