شوق وصال
حسین جان چه شوقی داشتی برای وصال
شوق دیدار معشوقت،و همین عشقت بود که دشمنت لعنت الله علیه در آستانه قتلگاه گفته «شغلتنی وجهه عن التفکرفی قتله»
و همین عشق بود…که از لحظه ولادت تا قیام مهدیت از داغ تو ناله ها سرداده اندو می دهند
همین عشق بود که حتی بعد علی اکبرت آن شبه پیغمبرت بازهم رو به اسمان لبخند زدی ((الهی رضا برضاک))
وهمین عشق بود که زینب…!
باور نکردنی است زینب بعد تو !
رو به اسمان می کند در کنار پیکر تو با سربلندی فریاد می زند:
((اللهم تقبل هذا القربان))
الله اکبر از این عشق
حسین چه کردی و می کنی با عاشقانت؟
که هنوز هم که هنوزه، به عشقِِ ِ عشق تو و با نام تو عشق بازی میکنند
و همین عشق بود که علی اکبر ها افرید
همین عشق بود که سرها را از بدن جدا کرد
عباس ها با لب عطشان شهید شدند
و هزاران حر به لشگر حسینی پیوستند
مادران لباس رزم بر فرزندان پوشیدند و با دست خویش
انها را به میدان جنگ فرستادند
و سر انجام هم نهضت تو دوباره به پیروزی رسید
حسین جانم به قربان نامت،
تو را قسم به لحظه لقائت ما را هم از قربانیان مهدی فاطمه قرار ده.
ف.خراسانی