به یاد سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع)
قلم بر دست گرفته و می خواستم حکایت تلخ مظلومیت عشق را بنویسم
می خواستم مرثیه کشتگان تاریخ را بنویسم
می خواستم شرح حال شور آفرینان لحظه های داغ تاریخ را بنویسم
می خواستم عمق غم و تنهایی و زخم را معنا کنم
می خواستم به اوج غربت تنهاترین انسان در بند تاریک روزگار بپردازم
که ناگاه جتایتی از ذهنم گذشت و مرا به سوی زمزمه هایی راهنمایی کرد
آری ، واقعه مظلومی مظلومتر از همه انسانهای تاریخ ، حکایتی سرخ تر از سرخی
غروب خورشید زمانه و زخم خورده ای زخمی تر از تمام زخم خوردگان.
اما چگونه ، چگونه بگویم و بنویسم .
حسین جان ، عزیز خدا چگونه شرح دهم که تو از ملکوت عشق و با پیکر خونین خود
در بیابان تشنه کربلا، تحمل کردی دریدگی خنجر ها را ، شکافتگی زمین دل ها را و
ترک خوردگی لبهای مناجات گو در سجده ظهر عاشورا را . تو بودی که با این همه غم ،
تنهایی و زخم خوردگی از کشاکش روزگار ، هزاران هزار درس ایثار و آزادگی و عشق به
خدا و قرآن را برای ما به ارمغان گذاشتی و زمین داغ آفتاب دیده بیابان کربلا را با لبان
تشنه ترک گفتی و بسوی خدا پرواز نمودی و هر ساله در سراسر دنیا ، نغمه های
زخمی دل به یاد عاشورا و کربلا از هر سو شنیده می شود.
الهام عباسی ، طلبه پایه اول