تکیه گاه آسمان
قرار بود ديروز در شهرمان نمايش آييني باعنوان با كاروان
خورشيداز طرف هيئت محبان فاطمه الزهرا(س) برگزار بشه
ومن خيلي مشتاق بودم تاببينم بچه ها كه از ماه رمضون تمرين مي
كردن چه كار مي كنن. به همين خاطر سريع اماده شدم و رفتم سمت شهر،
شهر جلوه ي خاصي پيدا كرده بود.همه جاسياه پوش شده بود ، پارچه هاي مشكي
باانواع نقش ها ونوشته ها،هركدوم به نوعي آدما منقلب مي كرداما يكيشون بيشتر ازبقيه رومن
تاثيرگذاشت اون پاچه ي مشكي بود كه روش نوشته بود :
آسمان تكيه به دستان تو دارد عباس
مرغ دل لانه درايوان تودارد عباس
اشك توچشام هاله بسته بود نمي دونم چطور ولي خودما
جلوي باشگاه شهيدرضاحيدري ديدم آخه قراربود نمايش اونجا
برگزار بشه . رفتم ويه نيم ساعتي منتظربودم تا نمايش شروع
بشه تو اين نيم ساعت فقط چشماما دوخته بودم به عكس
شهداي شهرمون كه هركدوم حرفي براي گفتن داشتن بين اين
همه عكس شهيد ،يه شهيد هي بهم مي گفت:ديدي
خداامسال هم خدابهت توفيق دادتامحدم زنده باشي اماتوچي” ؟
توازپارسال تا حالا چقدر خودت را ساختي ؟چقد به قولايي
كه دادي عمل كردي اون مي گفت ومن احساس شرمندگي
مي كردم اونقد شرمنده بودم كه ديگه روم نمي شد نگاش كنم
بالآخره نمايش شروع شد. قبلش مجري اومدوحدود بيست تا
منبع كه برانمايش ازش استفاده كرده بودن نام برد. منبع كه برانمايش ازش استفاده كرده بودن نام برد. وبا صلواتي
نمايش شروع شد ازشهادت امام حسين (ع)در قتلگاه شروع شدوبه شهادت حضرت رقيه (س) خاتمه پيدا كرد
اما اونقدر جانسوز بود كه اشك همه حتي بچه هاي كوچيكا در اورد اشك از چشما جاري شده بود وصورتا راخيس
كرده بودهمه جاي نمايش جانگداز بود از اتش زدن خيمه ها گرفته تا اسيري اسرا بذاريد يه قسمتايي از درد ودل
حضرت رقيه را كه مثل تيري به قلب ادم ميخورد وخون از ش جاري ميشد براتون بگم حضرت رقيه كه يه
دختركوچولو نقششا بازي مي كرد با زبان بچه گانه در حاليكه سرباباشا بغل كرده بود مي گفت :باباجان چه كسي
مرا در كودكي يتيم كرد؟!!باباجان چه كسي صورت شمارابه خونت رنگين كرد ؟!!باباجان چه كسي رگ هاي
گردنت رابريد ؟!!باباجان بعداز تو چه كسي دختر يتيمت را بزرگ كنه ؟!!باباجان چه كسي ياورزنان اسير خواهد
بود ؟!!باباجان كاش من فداي تو ميشدم !باباجان ،كاش مراباخود مي بردي !! ايناراگفت وجان به جان افرين تسليم
كرد .مي خوام بگم بي بي اگه اونشب به اشكت خنديدن و با دست نشونت دادن عوضش ما حتي بچه كوچيكامون
دوست داركم وبرات گريه مي كنيم .خانم بااين كه حقيروناقابليم ولي منتظر شفاعت شما هستيم .بي بي بادستاي
كوچيكت دست مارا بگير………..
م.سلیمی