محرم -دلنوشته
سلام
سلام بر حسین(ع)
و بر فرزندانش
و بر پیروانش
سلامِ خدا بر ایشان
1)
با زخمِ خیانت آشنایی، اما…
همواره به فکرِ دردِ مایی، اما…
ما خشک ترین رودِ جهانیم و شما
بابایِ تمامِ آبهایی، اما …
2)
ظهرِ آن روز
تمامِ آبهایِ جهان را
لبِ تشنگیِ فرات
ذبح کردی.
سالها بعد
ما، تابتوت به دوشانِ جنازه ی متعفنِ آب
تمامِ جمعه ها را
عزادارِ جاده هایی میشویم
که غبارِ یک “آمدن” تطهیرشان نمیکند
سالها بعد
ضریحِ تو
قتلگاهِ غصه هایِ ما می شود
قلتگاهِ تنهایی هایِ ما.
راستی آیا
دستهایِ رشیدت
چقدر دست و پاگیر بود
برایِ آن نمازِ آخر
که سر به مُهرِ زانوانش
قامتِ خون ببندی
تا از جماعتِ حنجره ات بگویی:
برادر!
راستی آیا
شبِ جهان
-که از ظهرِ همان روز شروع شد-
در طلوعِ هیچ جمعه ای
قربانی نمی شود؟
راستی آیا
آقایِ مسیح!
بر جنازه ی آبهایِ جهان
نخواهی دمید؟
امروز
سالها بعد از آن ظهر است
و ما
همچنان تشنه ایم.
شعر از ع . نظری