تمام عمر ...
تمام عمر را یا ایها الناس / طپش های دلم میگوید عباس
امروز به کنار فرات رفتیم ! جای همه تان خالی دلی سیراب کردیم از یاد حضرت عباس !
کسی را در اطراف فرات نمی بینی که به فرات قشنگ نگاه کند ! این روزها همه به سواری بلند بالا می اندیشند که ساقی طفلان حسین است …
این روزها نه فقط که فَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً برای عباس است بلکه مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا هم برای عباس است ..
وقتی که شیرینی صحبت های روحانی کاروان با شوری اشک ممزوج می شود خوشمزه ترین طعم
گریه به ارمغان می آید ..
ساعت ها به فرات نگاه کردیم .. ساعت ها سکوت کردیم .. بعضی از بچه ها با حرص سنگ پرت می کردند تووی آب .. آب که موج می انداخت صدای پای اشک از جاده ی چشم ها بگوش می رسید..
مرغ های دریایی اطراف فرات پرواز می کردند و روی آب می نشستند ..
چه واژه ی غریبی شده این روزها ” آب ” ..
بخش کن ؛
آب!
یک بخش است ،
اما
پیکر عباس ؛
بخش بخش
..
قسمتی از سفرنامه کربلا به قلم ح. الف