اين بار برايت تحفهاي از امام زمان را آوردهام.
براي امام حسين عليه السلام زيارتهاي زيادي وجود دارد اما يكي از زيباترين آنها از حضرت مهدي عجل الله فرجه است كه ناحيه نام دارد. اين زيارت را شيخ مفيد در كتاب “المزار “از حضرت حجت چنين ميآورد: هرگاه خواستي به روز عاشورا حسين عليه السلام را زيارت كني، بايست و بگو… .
اما من ميخواهم در اين مجموعه، در هر شماره قطعهاي از اين زيارت را كه دريايي از نور و معرفت است برايت بياورم و البته من چند خطي از نكتهاي كه به ذهنم آمده براي تو خواهم نوشت و تو نيز همين كار را بكن. هرگاه كه خواندي بيمعطلي آنچه برايت پر رنگ شد، از من دريغ نكن. تو نيز براي من بنويسيد.
قسمت اول
أَلسَّلامُ عَلي ادَمَ صِفْوَةِ اللهِ مِنْ خَليقَتِهِ، سلام بر آدم برگزيده خدا از ميان آفريدگانش
أَلسَّلامُ عَلي شَيْث وَلِي اللهِ وَ خِيَرَتِهِ، سلام برشيث دوست و ولي خدا و انتخاب شدهاش
أَلسَّلامُ عَلي إِدْريسَ الْقــآئِمِ للهِِ بِحُـجَّتِهِ، سلام بر ادريس قيام کنندهي براي خدا به حجت و گواهش
أَلسَّلامُ عَلي نُوح الْمُجابِ في دَعْوَتِهِ، سلام بر نوح اجابت شده در دعوتش
أَلسَّلامُ عَلي هُود الْمَمْدُودِ مِنَ اللهِ بِمَعُونَتِهِ، سلام بر هود که از جانب خداوند کمکهاي پيوسته شده
أَلسَّلامُ عَلي صالِـح الَّذي تَـوَّجَهُ اللهُ بِكَرامَتِهِ، سلام بر صالح که مورد کرامت و توجه حق بوده است
أَلسَّلامُ عَلي إِبْراهيمَ الَّذي حَبّاهُ اللهُ بِخُلَّتِهِ، سلام بر ابراهيم کسي که خداوند به دوستي رفاقتش را برگزيد
أَلسَّلامُ عَلي إِسْمعيلَ الَّذي فَداهُ اللهُ بِذِبْح عَظيم مِنْ جَنَّتِهِ، سلام بر اسماعيل آنکه خداوند به ذبحي بزرگ از بهشتش او را آزاده ساخت
أَلسَّلامُ عَلي إِسْحقَ الَّذي جَعَلَ اللهُ النُّبُوَّةَ في ذُرِّيَّتِهِ، سلام بر اسحاق آنکه خداوند نبوت را در فرزندان و ذريهي او قرار داد
أَلسَّـلامُ عَلي يَعْقُوبَ الَّذي رَدَّ اللهُ عَلَيْهِ بَصَرَهُ بِرَحْمَتِهِ، سلام بر يعقوب کسي که نور چشمش را به رحمتش بدو بازگردانيد
أَلسَّلامُ عَلي يُوسُفَ الَّذي نَجّاهُ اللهُ مِنَ الْجُبِّ بِعَظَمَتِهِ، سلام بر يوسف آنکه خداوند او را از چاه به عظمتش نجات بخشيد
چقدر اين جمله مرا به خود برد: أَلسَّلامُ عَلي إِسْمعيلَ الَّذي فَداهُ اللهُ بِذِبْــح عَظيم مِنْ جَنَّتِهِ. سلام بر تو اي اسماعيل كه خدا قرباني بهشتي را فداي تو كرد.
به حسين ميانديشم، كه خدا او را براي خود قرباني كرد.
آري، حسين ذبيح الله است نه اسماعيل.
خدا در آخرين لحظه، اسماعيل را رها كرد كه اين جامه بر اندام او بزرگ بود و برازندهي حسين، آن چراغ فروزانِ هر روز تاريخ.
مگر نميداني؟ آنچه هر روز بر تو ميتابد، رأس ذبيح خداست كه هر سپيده دم، از خون خود طلوع ميكند و به شامگاه در خود خون غروب.
آري فلق و شفق، خون حسين است. خوني كه خدا به حرمتش قسم ياد كرده كه: فَلَا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ.
و من هر صبح خواهم گفت: السلام علي الحسين ذبيح الله العظيم. سلام بر تو اي خورشيد كه مرا راهنمايي.
لبيكي براي: قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ.
بر اساس زیارت ناحیه مقدسه
مهتاب ابیان