• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

بریم با آقامون کربلا.....

23 آذر 1390 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

 

 

تا حالا کربلا رفتی؟
اگه رفتی چشماتو ببند، میخواییم بریم زیارت، اگه نرفتی هم انشاالله میری.
ناکام اونی که کربلا نرفته از دنیا بره…….
**********
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین و علی الارواح التی حلت بفنائک….
هرکه دارد هوس کربلا و بلا بسم الله
هرکه دارد به سرش شور و نوا بسم الله
**********

….معمولا اولین جایی که تو عتبات عالیات میبرن، نجف. وقتی آدم میره نجف دلش قرص و محکم، چون کنار علی علیه السلام دل آروم میگیره آخه علی علیه السلام اسدالله است، و…. برای صحبت از علی علیه السلام زبان قاصره.
ولی وقتی بهت میگن که قراره فردا بریم کربلا، تو دلت شوری برپا میشهو دست خودت نیست ولی نمیدونی چیکار کنی، عاشورا، زیارت علقمه، زیارت اربعین، گریه، نوا، نوحه…….
همه ی بغض های عالم جمع شده تو گلوت.

خادم شهدا

 1 نظر

سه گانه دلدادگی

23 آذر 1390 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

روایت اول: ابک للحسین …

قنداقه نوزاد را گذاشتند در اغوش پدر بزرگش ، نگاهش کرد ، پیشانی و میان دو دیده اش را بوسید ، نوزاد را به قابله برگرداند ، صدای گریه حضرت بلند شد ، سه بار فرمود  : خدا لعنت کند گروهی را که شهیدت می کنند…

بس که جانسوز بود واقعه ی کرببلات / آب ، آتش شد و آتش به هوای تو گریست

روایت دوم : زندانی ام ، رهایم کن …

جبرئیل در حال نزول بود… فطرس دیدش ، کجا میروی یا جبرئیل؟ … میروم تهنیت باریتعالی را برسانم به رسولش به بهانه ی میلاد نازدانه اش… جبرئیل مرا هم با خود ببر، شاید به بهانه حضورش خدا عفوم نماید … کنار بالین حسین علیه السلام … رسول الله : فطرس!خودت را بالین این مولود مبارک بمال انشاالله خوب شوی … فطرس می گریست  و خودش را به قنداقه اباعبدالله (ع) می مالید … پر شکسته اش خوب شد … خدا توبه اش را قبول کرد…

فطرس بال شکسته ام ، آقا شفایم می دهی؟

روایت سوم: مقطوع الایدی…

قنداقه را به دستان پدر دادند…در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت… خطاب به ام البنین فرمودند: چه اسمی بر این طفل گذارده اید؟ بانو پاسخ داد:من در هیچ امری بر شما سبقت نگرفته ام هر چه خودتان میل دارید اسم بگذارید…فرمودند: من او را به اسم عمویم؛ عباس نامیدم.پس دست های او را بوسید و اشک به صورت نازنینش جاری شد و فرمود :گویا می بینم که این دست ها در یوم الطف در کنار شریعه فرات در راه دین خدا قطع خواهد شد…

یا کاشف الکرب عن وجه الحسین…اکشف کربی بحق اخیک الحسین علیه السلام…

 

پس نوشت:

دست من و تو نیست اگر نوکرش شدیم / خیلی حسین.ع. زحمت ما را کشیده است… 

ز.هدایتی

 نظر دهید »

قسمت سوم : دلم را برای خودت خوب كن

22 آذر 1390 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

اين بار برايت تحفه‌اي از امام زمان را آورده‌ام.

آن عزيز مي‌فرمايد: هرگاه خواستي حسين عليه السلام را زيارت كني، بايست و بگو… (زيارت ناحيه مقدسه).


 

اما من مي‌خواهم در اين مجموعه، در هر شماره قطعه‌اي از اين زيارت را كه دريايي از نور و معرفت است برايت بياورم و البته من چند خطي از نكته‌اي كه به ذهنم آمده براي تو خواهم نوشت و تو نيز همين كار را بكن. هرگاه كه خواندي بي‌معطلي آنچه برايت پر رنگ شد، از من دريغ نكن. تو نيز براي من بنويسيد.

 

 

____________________________

قسمت سوم

 

 

أَلسَّلامُ عَلى مُحَمَّد حَبيبِ اللهِ وَ صِفْوَتِهِ ،   سلام بر محمّد محبوبِ خدا و يار مخلص او،

أَلسَّلامُ عَلى أَميرِالْمُؤْمِنينَ عَلِىِّ بْنِ أَبي طالِب الْمَخْصُوصِ بِاُخُوَّتِهِ ،   درود بر فرمانرواى مؤمنان على بن ابيطالب، كه برادرىِ رسول خدا به وى اختصاص يافت،

أَلسَّلامُ عَلى فاطِمَةَِ الزَّهْرآءِ ابْنَتِهِ ،   سلام بر فاطمه زهراء دختر رسول الله،

أَلسَّلامُ عَلى أَبي مُحَمَّد الْحَسَنِ وَصِىِّ أَبيهِ وَ خَليفَتِهِ ،   درود بر حسن بن على وصىّ و جانشين پدرش،

أَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ ،   سلام بر حسين كه جانش را تقديم نمود،

أَلسَّلامُ عَلى مَنْ أَطاعَ اللهَ في سِـرِّهِ وَ عَلانِـيَـتِـهِ ،   سلام بر آن كسى كه در نهان و آشكار خدا را اطاعت نمود،

أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ في تُرْبَتِهِ ،   سلام بر آن كسى كه خداوند شفا را در خاكِ قبرِ او قرار داد،

أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاِْ جابَـةُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ ،   سلام بر آن كسى كه (محلِّ) اجابتِ دعا در زيرِ بارگاه اوست،

أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاَْ ئِـمَّـةُ مِنْ ذُرِّيَّـتِـهِ ،   سلام بر آن كسى كه امامان از نسل اويند،

أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خاتَِمِ الاَْ نْبِيآءِ ،   سلام بر فرزندِ خاتم پيامبران،

أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سَيِّدِ الاَْوْصِيآءِ ،   سلام بر فرزند سرور جانشينان،

أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَةَِ الزَّهْرآءِ ،   سلام بر فرزند فاطمه زهراء،

أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خَديجَةَ الْكُبْرى ،   سلام بر فرزند خديجه كبرى،

أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى ،   سلام بر فرزند سدرة المنتهى،

أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ جَنَّةِ الْـمَـأْوى ،   سلام بر فرزند جنّة المأوى،

أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ زَمْـزَمَ وَ الصَّـفا ،   سلام بر فرزند زمزم و صفا،

أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ ،   سلام بر آن آغشته به خون،

أَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوكِ الْخِبآءِ ،   سلام بر آنكه (حُرمَتِ) خيمه گاهش دريده شد.

با آنكه خوردن خاك حرام است:

اما حتما ديده‌ايد كه كام نوزاد را به تربت حسين عليه السلام باز مي‌كنند.

و شنيده‌ايد كه به بيمار، ذره‌اي خاك حسين عليه السلام را خوراندن خوب است.

 

*

 

آري، خاك حسين با همه‌ي خاكها تفاوت دارد، حتي زمين كعبه نيز به كربلا نمي‌رسد.

مي‌داني چرا؟

چون آن خاك، روزي به روح حسين عليه السلام تن بود

و مگر مي‌شود از خون خدا رنگين نشده باشد؟

و مگر مي‌شود شميم آن را به خود نگرفته باشد؟

 

*

 

درست فهميده‌اي، وقتي نام خدا شفا مي‌دهد،

آنگاه كه صدا مي‌زني “يا من اسمه دوي"؛ چگونه خون او شفا ندهد؟

درست فهميده‌اي حسين خون خداست.

و من مي‌گويم، حسين را خدا براي شفاي جانها فرستاد، او طبيب دل است،

حيف است اين اكسير را خرج مداواي تن كنيم.

 

*

 

پس، من اين لحظه برمي‌خيزم و مي‌گويم أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ في تُرْبَتِهِ.

و براي شفاي دلم كمي از تربت حسين را به كام مي‌گيرم.

سلام من به تو اي آنكه دواي من به نام تو، و به خاك توست!

دلم را براي خودت خوب كن!

 

*

 

راستي تو نيز، اگر سينه‌ات تنگ است، برخيز و اين اكسير را نوش كن.

خاطرت تخت كه فردا خوبي!

مهتاب ابیان


 1 نظر

آرام باش

22 آذر 1390 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ


-       چگونه لحظه های نبودنت را آرام گیرم، در حالی که تو مایه ی آرامشم بوده ای. چگونه قلب نیمه جان و جگر سوخته ام را همراه خود سازم تا پیامت را در قلب تاریخ حک کنم که تو صاحبِ خانه ی قلبم بوده ای و تسلّای غم هایم. نه! تو تمامی وجود و تمامی هستی من بوده ای، چگونه بعد تو من باشم و تو … ؟!
لحظه ی آمدنمان را به خاطر داری؟! آن لحظه که عباس تمام عشقش را فرش راهم ساخت تا بر خاک سوزان نینوا پا نگذارم، یادت هست اکبر بود، عون و جعفر بودند، یادت هست قاسم را، چه شوری داشت و علی اصغر چه آرام وساکت … . اما حالا، حالا فقط تو هستی، تو که از کودکی تکیه گاهم بوده ای و تمام شادی ام؛ چگونه بعد از تو تاب آورم که تو جان منی. نه! نه نمی توانم؛ می گویی آرام اما نمی توانم. مگر می توان در سرزمین بلا بود و اشک نریخت، مگر می توان رفتنت را دید و بعد از آن چشم بر جهان باز کرد. چگونه می توانم تو را در این صحرای تب دار عطش تنها بگذارم و یک کاروان دل را با خود ببرم. چه می خواهی از من؟ مگر تو خود می توانی رفتن مرا تماشا کنی و هیچ نگویی.


-       آرام باش زینبم، آرام! ای همیشه یاور من، ای مادرم، خواهرم، ای هستی ام! آرام باش که لحظه ی وصل نزدیک است و من تاب ماندن ندارم. تو که همیشه همراهم بوده ای، تو که هر چه گفته ام شنیده ای، با تمام وجود شنیده ای. این بار هم با برادر همراه باش! تو باید بمانی تا کربلا تا نهایت تاریخ زنده بماند. تو باید به کوفه بروی، به شام، به شهر خفتگان تاریخ. باید بروی تا صدای علی «علیه السلام» قلب های خاموش را روشنی دهد و کلام زهرا «علیها السلام» پرده های نفاق را کنار زند. تو باید بروی تا لبیک سکوت حسن «علیه السلام» گوش های ناشنوا را باز کند و سرخی پیام من تا ظهور، تاریخ را زنده نگه دارد. برو! برو که من و شهدای دیگر تا شام همراهی ات می کنیم و من و دست ولایی ام قلبت را آرام نگه می دارد تا آن زمان که می تپد… .


خانم فاطمه مؤمنی، مدرسه ی علمیه زهرائیه نجف آباد ، اصفهان.

 1 نظر

قسمت دوم : آری مرا هم شهید کن

21 آذر 1390 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

اين بار برايت تحفه‌اي از امام زمان را آورده‌ام.

آن عزيز مي‌فرمايد: هرگاه خواستي حسين عليه السلام را زيارت كني، بايست و بگو… (زيارت ناحيه مقدسه).


اما من مي‌خواهم در اين مجموعه، در هر شماره قطعه‌اي از اين زيارت را كه دريايي از نور و معرفت است برايت بياورم و البته من چند خطي از نكته‌اي كه به ذهنم آمده براي تو خواهم نوشت و تو نيز همين كار را بكن. هرگاه كه خواندي بي‌معطلي آنچه برايت پر رنگ شد، از من دريغ نكن. تو نيز براي من بنويسيد.

 

____________________________

قسمت دوم

 

 

أَلسَّلامُ عَلى مُوسَى الَّذي فَلَقَ اللهُ الْبَحْرَ لَهُ بِقُدْرَتِهِ ،     درود بر موسـى كه خـداوند به قدرتِ خود، دريا را برايـش شـكافت.

أَلسَّلامُ عَلى هارُونَ الَّذي خَصَّهُ اللهُ بِنُبُـوَّتِهِ ،     سلام بر هـارون كه خـداوند پيامبـريش را به وى اختـصاص داد.

أَلسَّلامُ عَلى شُعَيْب الَّذي نَصَرَهُ اللهُ عَلى اُمَّتِهِ ،     درود بر شعـيب كه خدا او را بر اُمّـتش پيـروز نمود.

أَلسَّلامُ عَلى داوُدَ الَّذي تابَ اللهُ عَلَيْهِ مِنْ خَطيـئَتِهِ ،     سلام بر داوود كه خداوند از لغزش او درگذشت.

أَلسَّلامُ عَلى سُلَيْمانَ الَّذي ذَلَّتْ لَهُ الْجِنُّ بِعِزَّتِهِ ،     درود بر سليمان كه بخاطر شوكتش، جنّ به فرمان او درآمد.

أَلسَّلامُ عَلى أَيُّوبَ الَّذي شَفاهُ اللهُ مِنْ عِلَّتِهِ ،     سلام بر ايّوب كه خداوند او بيماريش را شفا بخشيد.

أَلسَّلامُ عَلى يُونُسَ الَّذي أَنْـجَـزَ اللهُ لَهُ مَضْـمُونَ عِدَتِهِ ،     درود بر يونس كه خداوند به وعده خود برايش وفا نمود.

أَلسَّلامُ عَـلى عُزَيْر الَّذي أَحْياهُ اللهُ بَعْدَ ميتَتِهِ ،     سلام بر عُزَير كه خداوند او را پس از مرگش دوباره زنده كرد.

أَلسَّلامُ عَلى زَكَرِيـَّا الصّـابِرِ في مِحْنَتِهِ ،     درود بر زكريّا كه در رنج و بَلا، شكيبا بود.

أَلسَّلامُ عَلى يَحْيَى الَّذي أَزْلَفَهُ اللهُ بِشَهادَتِهِ ،     سلام بر يحيى كه خداوند با شهادت، مقام و منزلتش را بالا برد.

أَلسَّلامُ عَلى عيسى رُوحِ اللهِ وَ كَلِمَتِهِ ،     درود بر عيسى روح خدا و كلمه او.

شما فكر مي‌كنيد اين صفاتي كه براي تك تك پيامبران آمده براي چيست؟

چرا براي هركدام يك واقعه يا ويژگي بيان شده است؟

به نظر من اين صفات بيانگر دو چيزند: 1- اينكه در سيره و حيات آنان اين نكته خيلي بارز بوده است و 2- اينكه آنان با آن صفات الگوهاي ما در آن زمينه‌اند.

*

پس من به موسي سلام مي‌كنم و با تأسي به او از خدا مي خواهم كه به حرمت او حجابهاي ميان من و خودش را بدرَد.

من به داود سلام مي‌كنم و خدا را به او مي‌خواهم كه از خطاهاي من نيز بگذرد.

به يحيي سلام مي‌كنم و مي‌خواهم كه من نيز چون او شهيد شوم.

* *

گفتم شهيد، و چشمم از من پيش افتاد!

بغضم را فرو مي‌برم.

و زبانم،

و دلم،

نه؛ تمامِ من مي‌گويد السلام عليك يا ابا عبد الله.

و مي‌گويم: خدايا به حسين، مرا نيز بسان او، به او برسان.

آري شهيدم كن

* * *

منتظرم ببينم وقتي تو خواندي چه مي‌گويي! برايم بنويس.

مهتاب ابیان

 2 نظر
  • 1
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • ...
  • 24
  • ...
  • 25
  • 26
  • 27
  • ...
  • 28
  • ...
  • 29
  • 30
  • 31
  • ...
  • 38

جستجو

موضوعات

  • همه
  • به قلم طلاب
  • کتیبه ها
  • سوالات محرمی

آرشیوها

  • آذر 1395 (2)
  • آبان 1395 (2)
  • مهر 1395 (1)
  • دی 1390 (99)
  • آذر 1390 (83)
  • بیشتر...

پیوندها

  • تاریخ نگار محرم
  • شور و شعور حسینی
  • جشن وبلاگی فجر
  • جانم فدای امام علی النقی علیه السلام
  • نامه ای به روح الله
  • ده ختم قرآن به نیت «رفع مهجوریت قرآن»
  • ختم هفتاد و دو زیارت عاشورا
  • ریحانه
  • بزم فرات
  • ختم سي هزار زيارت عاشورا
  • تجربه های رمضان
  • یار مهربان
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس